آموزش زبان انگلیسی برای مهاجرت

مهم‌ترین علائم نگارشی در آیلتس

در این جا خلاصه‌ای از مهم‌ترین علائم نگارشی که در آزمون آیلتس نمره بالایی کسب می‌کنند، ارائه شده است:

نقطه (.)

• در انتهای جمله برای نشان دادن پایان آن استفاده می‌شود.
• برای مخفف کردن کلمات مانند Mr.، Ms.، Dr. و غیره استفاده می‌شود.

ویرگول (،)

• برای جدا کردن آیتم‌های موجود در یک لیست استفاده می‌شود.
• برای جدا کردن دو جمله یا بند که با "and" یا "but" آغاز می‌شوند و موضوع متفاوتی دارند، استفاده می‌شود.
• برای جدا کردن جمله‌های فرعی از جمله‌های اصلی استفاده می‌شود.
• برای جدا کردن اطلاعات اضافی در یک جمله استفاده می‌شود.
• بعد از قیدها در ابتدای جمله استفاده می‌شود.
• برای جدا کردن صفات توصیفی در مورد یک اسم استفاده می‌شود.
• قبل و بعد از نقل قول‌های مستقیم استفاده می‌شود.
• برای جدا کردن اعداد با بیش از سه رقم استفاده می‌شود.

دو نقطه (:)

• برای معرفی یک لیست استفاده می‌شود.
• برای معرفی جمله‌ای که توضیحی برای جمله قبلی ارائه می‌دهد، استفاده می‌شود.
• برای اشاره به عنوان فرعی استفاده می‌شود.
• قبل از نقل قول مستقیم استفاده می‌شود.

علامت نقل قول (" "..." یا ' ' )

• برای نقل قول مستقیم استفاده می‌شود.
• برای جلب توجه به یک کلمه یا عبارت استفاده می‌شود.
• برای اشاره به عناوین کتاب‌ها، روزنامه‌ها، مجلات، فیلم‌ها و غیره استفاده می‌شود.

نکات مهم:

• استفاده صحیح از علائم نگارشی در آزمون آیلتس از اهمیت بالایی برخوردار است و می‌تواند به شما در کسب نمره بالا کمک کند.
• برای تسلط بر استفاده از علائم نگارشی، باید به طور مرتب تمرین کنید و به اشتباهات خود توجه داشته باشید.
• منابع زیادی برای یادگیری علائم نگارشی انگلیسی در دسترس است، از جمله کتاب‌های درسی، وب سایت‌ها و برنامه‌های آموزشی.

برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با علائم نگارشی می توانید به مقاله آموزش علائم نگارشی (Punctuation) برای نمره بالا در رایتینگ آیلتس سربزنید.

حروف اضافه مکانی در انگلیسی برای نشان دادن موقعیت و مکان چیزها و افراد استفاده می‌شوند. این حروف اضافه به شما کمک می‌کنند تا بیان کنید که چیزی کجا قرار دارد یا چگونه به چیزی یا کسی نسبت دارد.

حروف اضافه مکانی معمولاً در انگلیسی به پنج دسته تقسیم می‌شوند:

1. موقعیت: حروف اضافه مانند "on", "at", "in" که موقعیت دقیق چیزی را نشان می‌دهند. به عنوان مثال: "The book is on the table" (کتاب روی میز است).

2. موضع: حروف اضافه مانند "above", "over", "below", "under" که موضع چیزی را نسبت به چیز دیگری نشان می‌دهند. به عنوان مثال: "The bird is flying above the clouds" (پرنده بالای ابرها پرواز می‌کند).

3. فاصله: حروف اضافه مانند "near", "beside", "next to", "by" که فاصله بین دو چیز یا شخص را نشان می‌دهند. به عنوان مثال: "She is sitting beside her sister" (او کنار خواهرش نشسته است).

4. جهت: حروف اضافه مانند "up", "down", "in front of", "behind" که جهت یا جهت حرکت را نشان می‌دهند. به عنوان مثال: "The cat is hiding behind the sofa" (گربه پشت مبل مخفی شده است).

5. محیط‌های محصور: حروف اضافه مانند "in", "within", "inside", "outside" که به مکان‌های محصور و داخل یا خارج از آن‌ها اشاره می‌کنند. به عنوان مثال: "The keys are inside the drawer" (کلیدها در دراور هستند).

استفاده از حروف اضافه مکانی به شما اجازه می‌دهد تا بیان‌های دقیق‌تری در مورد مکان و موقعیت چیزها و افراد داشته باشید و ارتباط مکانی بین آن‌ها را به دقت بیشتری بیان کنید. این اصطلاحات مهم برای ساختن جملات روان و صحیح در زبان انگلیسی هستند.

حروف اضافۀ به ما اجازه می‌دهند دربارۀ رابطۀ بین دو کلمه در یک جمله صحبت کنیم. در مقاله آموزش کامل حروف اضافۀ مکان در انگلیسی ، ما دربارۀ حروف اضافۀ مکان در زبان انگلیسی صحبت کرده ایم.

قید دیدگاه و اظهار نظر:

• تعریف: کلماتی که نظر یا دیدگاه گوینده را دربارۀ یک موقعیت، عمل یا ایده بیان می‌کنند.
• کاربرد:
  • ارائه تفسیر یا ارزیابی از موضوع مورد بحث
  • بیان موافقت، مخالفت یا عدم اطمینان
• محل قرارگیری:
  • معمولاً در ابتدای جمله
  • گاهی در انتهای جمله

نکات:

• قیدهای دیدگاه و اظهار نظر جمله را به عنوان یک کل توصیف می‌کنند، نه فقط فعل.
• ترجمه این قیدها به فارسی به معنی جمله و دیدگاه گوینده بستگی دارد.

مثال:

• Honestly, I don't think he's telling the truth.
• Fortunately, we were able to find a solution to the problem.

 قید دیدگاه و اظهار نظر نوعی قید است که یک جمله را به عنوان یک کل توصیف می‌کند. در مقاله آموزش قیدهای دیدگاه و اظهارنظر در انگلیسی به تفصیل دربارۀ آن بحث شده است.

ساختار معکوس (inversion):

• تعریف: معکوس کردن ترتیب کلمات عادی در جمله
• کاربرد:
  • ایجاد تأکید
  • رسمی‌تر کردن جمله
  • استفاده در سؤالات
  • استفاده با قیدهای منفی مانند "never" و "rarely"
• موارد استفاده:
  • کمتر در گفتار روزمره
  • بیشتر در گفتار و نوشتار رسمی
  • در آزمون‌های آیلتس، تافل و سایر آزمون‌های رایتینگ

نکات:

• در ساختار معکوس، فعل قبل از فاعل می‌آید.
• ترتیب عادی کلمات برای تأکید و رسمیت بیشتر معکوس می‌شود.
• در جملات بدون تأکید، ترتیب عادی کلمات حفظ می‌شود.

مثال:

• I have never seen such a beautiful rose. (بدون تأکید)
• Never have I seen such a beautiful rose. (با تأکید)

در مثال اول:

• ترتیب کلمات عادی است.

در مثال دوم:

• ترتیب کلمات معکوس شده است.
• تأکید بر این واقعیت است که گوینده هرگز گل رز به این زیبایی ندیده است.

یادگیری ساختار معکوس می‌تواند به شما در بهبود مهارت‌های نوشتاری و نمره‌تان در آزمون‌های زبان انگلیسی کمک کند.

یکی از مباحث مهم در گرامر انگلیسی بحث ساختار معکوس در انگلیسی است که در مقاله کاربردهای ساختار معکوس در انگلیسی inversion به طور مفصل به آن پرداخته شده است.

قیدهای پرسشی در انگلیسی کلماتی هستند که برای پرسیدن اطلاعات درباره موضوعات مختلفی مانند زمان، مکان، علت و حالت استفاده می‌شوند. این قیدها برای ساختن سؤال‌ها و استخراج اطلاعات بیشتر از مکالمه‌ها و متن‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. بیشترین توجه به آنها وقتی می‌شود که می‌خواهید از شخص دیگری اطلاعاتی را درباره زمان، مکان، علت یا حالت بیابید.

انواع اصلی قیدهای پرسشی به شرح زیر است:

1. قیدهای پرسشی زمان: این قیدها برای پرسیدن درباره زمان و ترتیب رویدادها استفاده می‌شوند. به عنوان مثال:

   • When did you arrive? (کی رسیدی؟)
   • How long have you been waiting? (چه مدت منتظر بودید؟)

2. قیدهای پرسشی مکان: این قیدها برای پرسیدن درباره مکان و موقعیت استفاده می‌شوند. مثال:

   • Where is the nearest bank? (بانک نزدیکترین کجاست؟)
   • How far is the airport from here? (فرودگاه از اینجا چه مسافتی دارد؟)

3. قیدهای پرسشی علت: این قیدها برای پرسیدن درباره دلیل و علت یک وضعیت یا رویداد استفاده می‌شوند. به عنوان مثال:

   • Why did you choose this university? (چرا این دانشگاه را انتخاب کردید؟)
   • How come you're late? (چطوری ممکن است دیر شده‌ای؟)

4. قیدهای پرسشی حالت: این قیدها برای پرسیدن درباره وضعیت یا شرایط یک وضعیت استفاده می‌شوند. مثال:

   • How are you feeling today? (امروز حالت چطور است؟)
   • How well do you know him? (او را چقدر خوب می‌شناسید؟)

در کل، قیدهای پرسشی مهم‌ترین ابزارهای مکالمه و نوشتار هستند که برای پرسیدن اطلاعات از زمان، مکان، علت و حالت استفاده می‌شوند. با استفاده از این قیدها می‌توانید مکالمات خود را پویا‌تر و جذاب‌تر کنید و اطلاعات بیشتری را از مخاطبان یا متن‌ها استخراج کنید.

قیدهای پرسشی یا به عبارتی دیگر «interrogative adverbs» کلماتی مانند «why» و «where» هستند که برای پرسیدن سؤال استفاده می‌شوند. در مقاله آموزش کامل قیدهای پرسشی در انگلیسی با آن‌ها بیشتر آشنا خواهیم شد.

قیدهای نسبی در انگلیسی از نوعی وابسته به بندهای جمله هستند که به عنوان توصیف‌کننده‌ها عمل می‌کنند. این قیدها عبارتند از "when"، "where" و "why". آنها از زمان، مکان و علت برای معرفی بندهای نسبی استفاده می‌کنند.

1. قید نسبی "when" (زمان): این قید برای معرفی بندهای نسبی که به زمان اشاره می‌کنند، استفاده می‌شود. به عنوان مثال:

   • The day when we met was sunny. (روزی که ما دیدار کردیم آفتابی بود.)

2. قید نسبی "where" (مکان): این قید برای معرفی بندهای نسبی که به مکان اشاره می‌کنند، استفاده می‌شود. به عنوان مثال:

   • This is the place where I grew up. (اینجا جایی است که من بزرگ شدم.)

3. قید نسبی "why" (علت): این قید برای معرفی بندهای نسبی که به علت یا دلیل اشاره می‌کنند، استفاده می‌شود. به عنوان مثال:

   • That's the reason why she left. (دلیلی که او رفت را بگویید.)

این قیدها می‌توانند به عنوان فاعل یا مفعول جمله عمل کنند، همچنین می‌توانند بندهای نسبی را با اسم‌ها یا ضمایر در جملات دیگر متصل کنند.

به طور کلی، قیدهای نسبی نقش مهمی در توصیف و توضیح اطلاعات در جملات انگلیسی دارند و به کمک آنها می‌توان اطلاعات بیشتری در مورد اشیاء، افراد یا مکان‌ها ارائه داد.

قیدهای نسبی یا به عبارتی دیگر «relative adverbs» کلماتی هستند که توصیف بیشتری را برای اسم‌ها، افراد، مکان‌ها یا چیزهایی که مورد بحث قرار می‌گیرند به ما می‌دهند. بیایید با مطالعه مقاله آموزش کامل قیدهای نسبی در انگلیسی آن‌ها را بهتر بشناسیم.

قیدهای ربط یا conjunctive adverbs، قیدها یا عباراتی هستند که برای پیوند ایده‌ها و نشان دادن رابطه‌ی بین دو جمله مستقل در یک جمله استفاده می‌شوند. این قیدها یک انتقال بین بندها را فراهم می‌کنند و به منظور منسجم‌تر و هماهنگ‌تر شدن نوشتار مورد استفاده قرار می‌گیرند.

رایج‌ترین قیدهای ربطی در انگلیسی عبارتند از:

1. Also: به معنای "همچنین"، معمولاً برای اضافه کردن اطلاعات یا مورد مشابهی به موضوع اصلی استفاده می‌شود.

   • "Our university also has a children’s swimming pool."

2. Consequently: به معنای "نتیجه‌گیری"، برای نشان دادن علت و معلولیت بین دو واقعه یا شرط استفاده می‌شود.

   • "My professors work long hours and consequently get paid more."

3. Besides: به معنای "علاوه بر این"، برای اضافه کردن یک مورد دیگر به موضوع اصلی استفاده می‌شود.

   • "In order to immigrate to Canada, besides English, you must also be fluent in French."

4. However: به معنای "با این وجود"، برای نشان دادن تضاد یا مقابله با ایده‌ای که قبلاً ذکر شده استفاده می‌شود.

   • "I really like to go on a group trip with my friends. However, I don’t have enough money to travel."

5. Then: به معنای "پس"، برای نشان دادن نتیجه یا عقب‌نشینی بر اساس یک شرط یا عمل استفاده می‌شود.

   • "If you are not willing to be honest with me, then there is no point in continuing this relationship."

این قیدها می‌توانند جملات را به هم متصل کنند و ترتیب و روند مفهومی جمله را بهبود بخشند. استفاده از آنها می‌تواند به خواننده یا شنونده کمک کند تا فهمیده‌تر و روان‌تر متن را درک کند.

همانطور که از نام آن‌ها ایجاب می‌کند، از قیدهای ربطی یا به عبارت دیگر «conjunctive adverbs» برای اتصال دو جمله استفاده می‌شود. آن‌ها را می‌توان در جمله جابجا کرد. بنابراین، برای یادگیری قوانین آن، به مطالعه مقاله آموزش کامل قیدهای ربطی در انگلیسی بپردازید.

قیدهای اشاره در انگلیسی برای نشان دادن مکان یا زمان مورد نظر نسبت به گوینده یا فعالیتی که در جریان استفاده می‌شوند. این قیدها می‌توانند به زمان یا مکان اشاره کنند و معمولاً به صورتی کنار اسم‌ها یا فعل‌ها ظاهر می‌شوند.

1. قیدهای اشاره زمان:

   • Here: به معنای "اینجا"، به مکان حال حاضر اشاره می‌کند. مثال: "I am here right now."
   • There: به معنای "آنجا"، به یک مکان دورتر از مکان حال حاضر اشاره می‌کند. مثال: "The party is over there."
   • Now: به معنای "الان"، به زمان حال اشاره می‌کند. مثال: "I am busy now."
   • Then: به معنای "آن‌وقت"، به زمان گذشته یا آینده اشاره می‌کند. مثال: "I was younger then."

2. قیدهای اشاره مکان:

   • Here: به معنای "اینجا"، به مکان حال حاضر اشاره می‌کند. مثال: "Come here."
   • There: به معنای "آنجا"، به یک مکان دورتر از مکان حال حاضر اشاره می‌کند. مثال: "Put it there."

با استفاده از این قیدها، شما می‌توانید به زمان یا مکان مورد نظر خود دقت کنید و آنها را به دیگران منتقل کنید. استفاده صحیح از این قیدها می‌تواند در افزایش روونایی و کارایی جملات شما کمک کند.

قیدهای اشاره یا به عبارت دیگر «demonstrative adverbs» بر مکان چیزی در رابطه با گوینده تأکید دارند. در مقاله آموزش کامل قیدهای اشاره در انگلیسی، همه چیز را دربارۀ آن‌ها یاد خواهیم گرفت.

کاربرد و کالوکیشن‌های فعل "advice" در انگلیسی به این صورت است:

1. "Take someone’s advice": به معنای استفاده کردن از نصیحت یا توصیه کسی.

   • "If you had taken my advice, you wouldn’t have lost all your money."

2. "Can I give you a piece of advice?": به معنای ارائه نصیحتی به کسی.

   • "Any advice would be greatly appreciated."

3. "A piece of advice": بیانگر یک نصیحت یا توصیه است.

   • "Two pieces of advice."

4. "Deal with the situation": به معنای برخورد یا پرداختن به یک وضعیت خاص است.

   • "Matt knows what he’s talking about. He has a lot of experience in dealing with this kind of situation so we can’t afford to ignore his advice."

5. "X can’t afford to ignore someone’s advice": نمی‌تواند توصیه کسی را نادیده بگیرد.

   • "We’re not sure if our plan to start up a new fast-food restaurant in this area is likely to succeed or not and we would welcome your advice on the matter."

6. "Start up a restaurant": به معنای راه‌اندازی یک رستوران است.

   • "Jim had no close friends, so he had no one to turn to for advice when he needed it most."

این کالوکیشن‌ها به شما کمک می‌کنند تا در مکالمات و نوشتار‌های انگلیسی به درستی از کلمه "advice" استفاده کنید و مفاهیم را به درستی انتقال دهید.

برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با کاربردهای  advice می توانید به مقاله کاربرد و کالوکیشن های فعل advice در انگلیسی سربزنید.

قیدهای حرکت و جهت در انگلیسی برای توصیف نحوه حرکت یا جهت مکانی یک شیء یا فعالیت‌های حرکتی استفاده می‌شوند. این قیدها معمولاً به جملات اضافه می‌شوند تا اطلاعات بیشتری درباره حرکت و جهت ارائه دهند.

حالا به برخی از اصطلاحات و رایج‌ترین قیدهای حرکت و جهت در انگلیسی می‌پردازیم:

Inside (درون):

مثال: "She went inside the house." (او وارد خانه شد.)
این قید بیان می‌کند که فرد یا چیزی وارد درون یک مکان شده است.
Eastward/Westward/Southward/Northward (به سمت شرق/غرب/جنوب/شمال):

مثال: "The river flows eastward." (رودخانه به سمت شرق جاری است.)
این قیدها جهت حرکت را در نسبت به نقاط جهت‌های کاردینال نشان می‌دهند.
Around (اطراف):

مثال: "She looked around the room." (او اطراف اتاق را نگاه کرد.)
این قید نشان می‌دهد که فعالیتی یا حرکتی در اطراف مکانی انجام شده است.
همچنین، در زبان انگلیسی می‌توانید از دیگر قیدهای حرکت و جهت مانند "toward" (به سمت)، "away from" (دور از)، "up" (بالا)، "down" (پایین) و غیره استفاده کنید.

با استفاده از این قیدها، می‌توانید حرکت و جهت مکانی را به دقت و روشنی توصیف کنید و اطلاعات بیشتری را به گوینده یا خواننده ارائه دهید.
قید «حرکت یا جهت‌ها» یا به عبارتی دیگر «adverbs of movement and directions» کنشی را به سمت مکان یا جهت خاصی نشان می‌دهد. در مقاله آموزش کامل قید حرکت و جهت در انگلیسی با انواع آن‌ها آشنا خواهیم شد.